📸 Farkhundanews

فاطمه دختری که به دلیل شرایط پیش آمده از آرزوها و رویاهای بلند اش محروم گردیده و اکنون مصروف دکانداری می‌باشد، می گوید: ” قوانین سخت‌گیرانه طالبان نه تنها ضربه روحی، روانی بلکه ضربه اقتصادی را نیز در زندگی‌ام بوجود آورده است.”

رسانه فرخنده: او که ۲۳ سال سن دارد و در یک خانواده نه نفری در یکی از مناطق شهر کابل زندگی می‌کند یگانه نان آور خانواده‌اش می‌باشد. وی با مشکلات زیادی دسته و پنجه نرم می‌کند تا بتواند خود و خانواده‌اش را از وضعیت نا بسامان اقتصادی نجات دهد.

فاطمه که سمستر ششم در رشته روابط بین الملل در دانشگاه ابن سینا بود، می‌گوید: ” زمانی که طالبان کابل را گرفت، ما را از تحصیل محروم کرد و اجازه ندادند به رویا و آرزوهای که برایش چندین سال مبارزه کردم برسم و کاملاً تبدیل شدم به یکی از قربانیان جهل و نادانی.”

به گفته او: بعد از این که از ادامه تحصیل محروم شد شرایط بسیار ناگوار را سپری می‌کرد و روز به روز شرایط سخت تر و زندگی برایش مشکل‌تر می‌شد.

فاطمه در ادامه می‌افزاید: “پدرم پیر است که توانایی کار کردن را ندار. از یک طرف بی سرنوشتی و محدودیت‌های طالبان و از طرف دیگر مشکلات اقتصادی، روز به روز مرا از درون خورد میکرد و هیچ چاره هم نداشتم جز صبر و تحمل تقریبا دو سال در حالت ناامیدی بودم و خود را یک موجود اضافه فکر می‌کردم و ساعت ها می‌نشستم و با خودم فکر می کردم و میگفتم اگر بچه میبودم شاید به این روز دچار نمیشدم.”

زمانی که او پی می‌برد که دیگر به آرزوی ها و رویا های که طی چندین سال برای رسیدن به آن مبارزه کرده بود نمی‌تواند دست یابد، راه دیگر را دنبال می‌کند تا حداقل بتواند یک منبع درآمد داشته و از این طریق به مشکلات اقتصادی‌اش پایان دهد، اما او می‌دانست هر راه را که در شرایط فعلی انتخاب نماید سختی ها و دشواری‌های‌ خود را در پی خواهد داشت.

او که یک سال قبل دکان صنایع دستی را ایجاد نموده بود، اکنون ۳۰۰ خانم خانه، دختران محصل و استادان مکاتب به صورت مستقیم و غیر مستقیم با او همکار می‌باشد.

فاطمه که این دکان را برای استقلالیت مالی خود و هم‌ نسلان‌اش ایجاد کرده است، گفت: ” این کار را که انتخاب کردم دشواری‌های خود را دارد، هر روز با ترس این که مبادا طالب چیزی بگوید و یا مرا دستگیر کند سر می‌کنم، اما مجبور استم چاره ندارم و اگر کار نکنم خرچ و مصرف خانه را از کجا کنم؟.”

او در حالی این دکان را مدیریت می‌کند که محدودیت‌های بر کار و زندگی زنان به اوج خود رسیده است، اما او تسلیم این گونه قوانین مرد سالارانه نشده و برای آینده خود و هم نسلان‌اش مبارزه می‌کند.

به گفته او بیشترین تولیدات شان لباس هزارگی، دست دوزی، چادر وبوت می‌باشد که توسط این ۳۰۰ خانم دوخته شده است.
او که از کم شدن فروشات اش شکایت دارد گفت: “قبلا فروش ما خوب بود. مردم می آمدند و می‌خریدند اما بعد از این که پروسه جمع کردن دختران شروع شد، خرید و فروش ما کم شد، چون اکثریت فامیل ها از ترس اینکه دستگیر نشود از خانه بیرون نمی‌شودند. جمع کردن دختران نه تنها یک ضربه روحی برایم بود بلکه یک ضربه اقتصادی نیز برایم بوجود آورده است.”

به گفته فاطمه در حال که شرایط روز به روز برای زنان سخت‌تر شد است، مصروف شدن زنان و دخترانی که هزینه درس خود را از طریق دست دوزی تامین می‌کند یگانه دل گرمی او در این روزهای که ناامیدی و ترس از گوشه گوشه این شهر فریاد می‌زند می‌باشد.

شرایطی در افغانستان حاکم شده که زنان حتی از برنامه‌ریزی مسیر زندگی شخصی خود به دلیل فشار محدودیت‌ها بازمانده‌اند، اما این محدودیت ها مانع برای رسیدن به خواسته فاطمه نشده و اکنون بیشتر از قبل برای رسیدن به اهداف‌اش تلاش می‌کند.

او که از محدودیت‌های پیش آمده از سوی طالبان احساس ناامیدی نکرده و پلان دارد که زنان بیشتر را جذب کار نموده و تولیدات خود را گسترش دهد.

فاطمه که بر استقلالیت مالی فردی تاکید دارد می‌گوید: ” بیشتر در زندگی استقلالیت مالی مهم است پس باید تلاش کنیم تا استقلالیت مالی فردی را گسترش و هر فر بتواند که از نگاه مالی به خودکفایی برسد تا از طریق جامعه خود را به استقلالیت مالی سوق دهیم.”
او در اخیر سخنانش از دیگر دختران که از ادامه کار و تحصیل بازمانده‌اند خواست: ” محدودیت‌های وضع شده دلیل شده نمی‌تواند که در خانه باشیم و غم بخوریم، بیاید که راه برای خود ایجاد کنیم،توقع و آرزوی من این است که هر دختر خانم یک راه دیگر برای خود پیدا کند و از مبارزه دست نکشد و امیدوارانه شجاعانه در مسیر زندگی قدم بردارد و همیشه راه وجود دارد و نباید ناامید شد.

این در حالی است که بیشتر از دو سال می شود که دختران افغانستان از کار و تحصیل باز مانده و طالبان محدودیت های سخت گیرانه ی برای آن ها وضع کرده است که محدودیت های اخیر طالبان بر زنان، واکنش های جدی داخلی و خارجی را نیز در پی داشته است.

عاطفه سهرابی

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *