
گروه طالبان بعد از بیست سال جنگ با امریکا و نیروی های دفاعی افغانستان توانستند در تابستان 1400 اداره حکومت را در حالی به دست بگیرند که تمام نیروهای دفاعی افغانستان با دخالت لابی های گروه طالبان در درون حکومت در روز نخست محاصره کابل منحل شدند. این گروه با حذف زنان از نهاد دولتی آغاز کردند تا بستن در مکاتب بر رو دختران و بدون در نظر گرفتن انتقاد های جامعه جهانی با ده ها دستور زن ستیزانه دیگر ادامه دادند. با آنکه فرمان های گروه طالبان بر منع کار و تحصیل در دانشگاه های افغانستان با واکنش های مدنی زیاد روبرو شدند.
اعتراض زنان و حمایت این اعتراض ها از سوی دانشجویان پسر و ندادن امتحان و تحریم کردن صنف ها در دانشگاه های کابل و ولایتها، همچنان استعفای بیشتر از 130 تن از استادان دانشگاهها بخاطر همسوی با زنان معترض و واکنش بر تصمیم زن ستیزانه گروه طالبان نشانگر مدنیت در جامعه امروزی است. اگر چه این حمایتها از سوی جامعه بسیار ناچیز به حساب میآید.
طالبان در ولایت هرات استادان دانشگاه دولتی را تهدید کردند که در برابر تصمیم این گروه درباره ممنوعیت تحصیل دختران مخالفت نکنند. تعداد زیادی از دانشجوها در برابر تصمیم های غیر انسانی گروه طالبان و حمایت از زنان و دختران در ولایت های کابل، هرات، کاپیسا، تخار و دیگر ولایت ها دست با اعتراض زدند که طالبان با پاشیدن آب و لت و کوب کردن زنان و دختران متعرض از ادامه این اعتراضات جلو گیری کردند.
یکی از این زنان متعرض که نخواست نامش گرفته شود می گوید:” طالبان با لت و کوب کردن ما را متفرق کردند این سخت ترین اعتراض ما بود چون طالبان با خودشان نیرو زن هم آورده بود من همراه سه دختر خانم به سختی خود را از دست آنها نجات دادیم، چند تن از دختران و زنان را طالبان با خود برده است”
طالبان تنها به بسته کردن دانشگاه به روی دختران راضی نشدند این گروه همزمان با بسته کردن دانشگاهها، مراکز آموزشی را نیز به روی دختران بستند. طی یک فرمان وزیر اقتصاد گروه طالبان از نهاد های غیر دولتی خواسته است که زنان حق کار در این نهاد را ندارد، اگر کدام نهاد از این فرمان سر پیچی کنند جوازه کارش در افغانستان گرفته می شود. بسیار از زنان بعد از فرمان گروه طالبان که نان وار خانه شان بودند بیکار شدند.
محبوبه ( نام مستعار) زن که در یکی از نهاد غير دولتی کار می کرد و بعد از فرمان اجازه ورود به دفتر کارش را نیافته است چنین می گوید: “من در سازمان جهانی غذا(WFP) در بخش کمک به خانوادههای بی سرپرست کار میکردم، روز قبل به ما احوال دادند که دفتر نرویم، من دو سال می شود که در این موسسه کار می کردم. من و دوستانم که حالا بیکار شدیم نمی دانیم چگونه زندگی کنیم.”
تنها محبوبه نیست که بیکار شده است، داستانه ایمان می گوید:”در خانواده ما مادرم نان آور بود تقریبا یک سال میشد که در یک موسسه کار می کرد. پنج خواهر استیم و یک برادر دارم که همه بیکار هستیم، حال که مادرم هم وظیفه ندارد نمیفهمیم چگونه مصارف خانه را بپردازیم، تمام اعضای خانواده را افسردگی گرفته است”.
لیلا رضایی