سال‌هاست که مردم این مرز و بوم آواره‌گی و جنگ‌، دخالت های بیرونی و هزاران مصیبت و محدودیت دیگر را تجربه می‌کنند؛ نتیجه مخرب و جبران ناپذیر داشته است و چندین نسل این سرزمین را از درس و تحصیل دور نگاشته است.

حذف زنان و دور ماندن آنان از تحصیل در حقیقت فلج ساختن نیم پیکر جامعه است، با تاسف یک‌بار دیگر تاریخ سیاه در حال تکرار شدن است و زنان دوباره به عصر ممنوعیت و خانه نشینی سوق داده می‌شوند. تجربه تلخ گذشته را که مادران ما سپری کردند برای نسل روشن و آگاه امروز حتی یاد کردنش دشوار است، چه رسد که آن‌را به تجربه کند.
روز سقوط کابل روز سخت و دشوار برای همگان بود و هراس از این‌که یک‌بار دیگر اسیر مفکوره و اندیشه های تحمیلی شویم؛ اما برای چندی از دریچهء دل‌های پر از امید و آرزوی ما نور امید می درخشید و دختران هم قوی‌تر و مصمم تر باز هم قدم فراتر میگذاشتند و تلاش برای بودن و ماندن داشتند.
درس و دانشگاه همه با ترس و امید ادامه داشت و نسل جوان که تشنهء درس و تحصیل بود هم‌چنان خسته، اما استوار ادامه می‌دادند؛ بی خبر از مکر و فریب گروه که سرنوشت همه را به گروگان گرفته است. دیری نگذشت پرده های ظلم و وحشت اندک اندک به روی زنان و دختران سایه افگند و با بسته شدن درهای مکاتب و دانشگاه ها این سایه هر روز در حال تارتر شدن است.
حاکمان وحشت به بستن درهای آموزش و پرورش اکتفا نکردند و با منع کار کردن زنان که اکثر شان نان آور خانواده شان بودند این چرخه وحشت را هر روز بیشتر به روی زنان متمرکز می‌کنند.
زنان و دختران زیادی در بخش های مختلف خدمات رسانی مصروف کار بودند، در کنار کار؛ برنامه های آموزشی را هم دنبال می‌کردند. در این میان من(سمیرا بشارت) هم تصمیم به ادامه تحصیل در مقطع ماستری داشتم و هم‌چنان مصروف کار در یکی از موسسات خصوصی بودم ، ازینکه می‌توانستم به هموطنان نیازمند کمک کنم خوشحال بودم. متاسفانه هم دانشگاه ها و هم دفاتر و ادارات یکی پی دیگر به روی دختران مسدود و از رفتن به کار نیز منع شدم و پذیرفتن این وضعیت برایم نهایت دشوار و رنج آور بود، من هم مانند ده ها و صدها خانم دیگر با وضعیت پیش آمده با مشکلات جدی مواجه شدم.
این‌گونه ظلم و وحشت در هیچ دین و مذهبی جا نداشته، هیچ منطق سالم انسانی نمی‌تواند این را بپذیرد، چه رسد به این‌که اسلام آن‌را حکم کند. اسلام دین برابری و عدالت است و هرگز زن را در حصار خانه محدود و زندانی نکرده و وسعت این دنیای بزرگ را برای همه میداند، اما منطق یک عدهء از جاهلان این را نمی پذیرد و دنیا را فقط از آن مردان می‌دانند. غافل از این‌که هرگز نمیتوان جهان را فقط با یک رنگ زیبا و رنگین ساخت. مرد و زن هر دو مسولیت اجتماعی را به عهده دارند زن هم مانند مرد حق دارد آن‌چه را که اقتضای زمان و زندگی است و مسولیت که بدوش دارد انجام دهد.
چه بسا خانواده ها که در اثر جنگ‌های خانمان‌سوز مردان فامیل را از دست داده اند و مردی در خانواده ندارند، همان زنان با در نظر داشت این‌که در جامعه اسلامی هم میدان برای زن و مرد باز است؛ تمام مسولیت یک خانواده را به دوش می‌کشند.‌‌‌‌‌‌ با مانع شدن زنان از تحصیل و کار؛ فساد در جامعه بیشتر شده و از سوی نادانی و بی‌سوادی در کنار فقر و تنگ دستی بنیاد جامعه را ضعیف و نابود می‌کند.
اسلام هرگز افراط و تفریط را نمی پذیرد و نباید به بهانه تطبیق شریعت و احکام اسلامی زنان را محدود و اسیر ساخت.
اميدوارم روزي برسد كه همگان در هر كنج اين كره خاكي به حقوق حقه خود برسد.و کسی نباشد که از اساسی ترین حقوقش محروم گردد و آن برایش آرزو باقی بماند.

 

شکریه حجت

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *