هنر گاهی راه نجات زندگی برای کسانی است که برای روشن کردن شمعی در تاریکی ها تلاش میکنند، یا هم میخواهند روزنهی امید برای آنهای باشند در میان تاریکی خودشان را کُم کرده اند.
زینت و رقیه(نام های مستعار) دخترانی هنرمند اند. این دو خواهر که یکی نقاش و دیگرس خطاط است در خانهی خودشان کورس آموزشی هنری ایجاد کرده اند. میخواهند هنر شان را به دیگران آموزش دهند.
من چند روز بیش با رقیه درحالی روبه رو شدم که او برای کورس آموزشی شان اطلاعیه پخش میکرد. برای همین از او وقت گرفتم و به دیدن صنف درسی به خانه آنها رفتم. زینت و رقیه در حویلی خیلی بزرگ زندگی میکنند. این حویلی در واقع یک باغ است که درختان سیب دارد. زینت مرا از میان این درختان سیب به خانه رهنمای کرد در دهیلزی داخل شدم که به چهار اتاق ختم میشد، رقیه و زینت مرا به صنف درسی بردند، وقتی داخل شدم چشمم به نقاشی های رنگی آویزان به دیوار خورد که این صنف را زیبا کرده بود.
در کنار نقاشی ها برای این صنف چند میز و چوکی برای شاگردان گذاشته اند، من درباره ایجاد کورس از این دو خواهر پرسیدم: چطورشد که تصمیم برای ایجاد این کورس گرفتید؟ و درضمن خواستم آنها را بیشتر بشناسم برای همین از او تقاضا کردم درباره خودشان نیز بگویند.
زینت خواهر بزرگ رقیه و فرزند بزرگ خانواده هشت نفری است. او میگوید من سال 1397 از رشته نقاشی از دانشگاه کابل فارغ تحصیل شدم، بعد از فارغت از دانشگاه مدتی بیکار بودم تا اینکه با دوستانم یک کورس آموزشی در منطقه پل سرخ ایجاد کردیم در کورس نقاشی شاگردانی زیاد داشیتم و روند آموزش هم خوب پیش میرفت اما بعد سقوط دولت و روی کار آمدن طالبان همه چیز رنگ عوض کرد، مجبور به بستن کورس شدیم.
رقیه خواهر زینت استاد خطاطی است. او درباره خودش میگوید که محصل رشته فلمنامه نویسی دردانشکدهی هنرها در دانشگاه کابل بود اما بعد از سقوط جمهوریت، طالبان دختران محصل درتمام رشته های درسی دردانشکدهی هنرها به دانشکده های ادبیات منتقل کرد.
رقیه اضافه میکند: بعد دوسال درس در فلمنامه نویسی مجبور شدیم تغییر رشته بدهیم و هنوز یک سال در رشته ادبیات دری درس نخوانده بودیم که دانشگاه را برای دختران ممنوع کردند. و اما درباره خطاطی کردنش میگوید که خطاطی را ازکودکی دوست داشته است و این هنر را به گونه درست و حرفهای آن در کورس های آموزشی آموخته است.
زینت و رقیه درباره انگیزه راهاندازی صنف درسی در خانه میگویند که دخترانی در همسایگی آنها که اجازه رفتن به کورس را نداشتند از زینت تقاضا کردند که به آنها نقاشی یاد دهد. زینت و رقیه برای دختران همسایه صنف دایر کردند و در ساعت های مختلف برای آنها نقاشی و خطاطی آموزش میدادند، این کار باعث شد که آنها این صنف آموزش را در خانه و بدون پرداخت اجاره اضافی در بیرون آنها کورس را در خانه ایجاد کرده اند.
درجریان صحبت های ما یک خانم با دو دختر داخل صنف شد، این خانم گفت میخواهد درباره صنف نقاشی برایش معلومات بدهد و در مورد فیس صنف هم برایش بگویند. رقیه رفت تا با این خانم حرف بزند. من و زینت به حرف هایمان ادامه دادیم. از زینت پرسیدم درکنار این کار مصروفیت دیگری ندارد و آیا صنف نقاشی و خطاطی رایگان است یا نه؟
زینت در پاسخ بیان میکند که او در کنار آموزش نقاشی درخانه در بیرون ازخانه هم در کورس نقاشی آموزش میدهد. زینت میگوید بعد از بسته شدن مکتب ها و دانشگاه ها دختران زیاد به نقاشی رو آوردن، او اضافه می کند که تنها دختران نه بلکه خیلی از پسران نیز به صنفهای نقاشی مراجعه میکنند. درباره صنف نقاشی و خطاطی که درخانه دارد میگوید، نخیر این صنف رایگان نیست اما نسبت به کورس های بیرون فیس کمتر میگیرد. او عقیده دارد که برای کار رایگان مردم توجه خاص نمیکنند باید پول بدهند تا بهای آن را بدانند.
به زینت گفتم علت اینکه دختران و پسران دراین دوسال اخیر به هنر نقاشی خیلی جلب شده اند در چیست؟ قبل از پاسخ زینت رقیه هم به جمع ما دوباره آمد و گفت دو شاگرد دیگر هم در تایم صبح اضافه شد. زینت به من گفت نقاشی درسال های پیش هم علاقمندانی خودش را داشت بطور مثال در گذشته کورس های نقاشی در پلسرخ هر کدام بیشتر ازدوصد نفر شاگرد داشتند ولی حرف شما درست است که در این دوسال حکومت طالبان دختران و پسران زیاد به هنر علاقمند شدند به خصوص هنر نقاشی و خطاطی. وقتی ما از شاگردان همین سوال را میکنیم بعضی ها در جواب میگوید داکتران به آنها توصیه میکنند که برای دوری از مشکلهای روانی خودتان را مشغول کاری کنید یا هنری را فرا گیرد. بعض ها هم برای علاقه به نقاشی به صنف های آن مراجعه میکنند. اما شاید علت عمدی آن فرار از ناآرامی های ذهنی و مشکل های روانی باشد که پای جوان های زیاد به صنف های هنر کشانده است.
البته تمام هنرها در شرایط کنونی افغانستان مجاز نیست. مثل مجسمه سازی، هنری موسیقی و…
در دنیا پیشرفته امروزی هنر در سلامت روان به اندازه سلامت جسمانی اهمیت دارد. فراگیری هنرهای متفاوت باعث کاهش اضطراب، بهبود خلق و خو، تفکر بهتر، احساس آرامش دررونی، بهبود روابط و کاهش خطر ابتلا به افسردگی میشود.
از این دو خواهر درباره خانواده پرسیدم اینکه چند نفر اند و آیا صنف آموزشی درخانه برای سایر اعضای خانه مشکل ایجاد نمیکند؟
رقیه گفت آنها درخانواده هشت نفر اند. پدر و مادر، زینت و خودش، یک خواهر دیگرش که صنف پنج است و سه برادرش است. دو برادرش در ایران مهاجر است و آنجا کار میکنند. پدر و مادرش در باغ که داخل حویلی است و فارم ترکاری دارد کار میکنند. در این باغ کرایی زندگی میکنند و درکنار آن مسوول نگهداری باغ نیز هستند. و اما درباره صنف درسی میگوید که این کار برای شان مشکل ایجاد نمیکند بر عکس پدر و مادرش آنها را برای این کار تشویق میکنند. چون پدرش در گذشته معلم بود و همیشه برای آموزش در هر بخش برای دیگران تلاش میکند.
او میگوید پدرش همیشه آنها را حمایت کرده است و حتا اگر هزینه کافی داشته باشند می خواهند یک مکتب مخصوص هنر برای آنهای که علاقه به هنر دارند ایجاد کنند.
زینت به ادامه حرف های خواهرش میگوید از وقتی صنف درسی در خانه راه اندازی کرده اند در ضمن هنر نقاشی و خطاطی برای دختران که نمیتوانند مکتب بروند درس های مکتب را نیز درس می دهد. زینت و رقیه می خواهند در آیند این صنف کوچک را گسترش دهند و یک مکتب فراگیری هنر ایجاد کنند چون این نه تنها رویا خودشان بلکه رویا پدرشان نیز است.