با ورود طالبان برای بار دوم در افغانستان و حاکمیت این گروه بر مردم افغانستان نه تنها زندگی را برای مردم دشوار ساخته بلکه بیشتر از نظامیان حکومت پیشین را مجبور به مهاجرت کردند.
فرخنده: پس اعلان عفو عمومی از سوی رهبر این گروه دراوایل دور دوم حکومتش، نظامیان حکومت قبلی اندکی به زندگی تحت حاکمیت این گروه امیدوار بود اما به مرور زمان فشار ها بر زندگی نظامیان از سوی طالبان بیشتر شد شماری از آن ها کشور را ترک و شماری هم از سوی طالبان بازداشت، شکنجه و حتی تیرباران شدند.
در این میان زنان نظامی و آنان های که در حکومت قبلی در ادارات نظامی و یا در سنگر علیه دشمن می جنگیدند بیشتر قربانی این سیاست طالبانی است.
ناهید(مستعار) یکی از نظامیان حکومت پیشین است وی از ولایت غزنی بوده و ۲۸ سال سن دارد.
او تحصیل اش را در مکتب نظامی ملالی به اتمام رسانده است و سپس در قومندانی امنیه ی ولایت غزنی منحیث پولیس هفت سال کار کرده است.
وی می گوید با ورود به دنیایی نظامیان دوستان جدیدی پیدا کرده بودم و استادان توانا و قدررتمند که مرا با روبرو شدن و مبارزه با مشکلات زندگی انگیزه میدادند.
با اجتماع بزرگ از زنان و مردان اشنا شدم که همه هم در میدان مبارزه با دشمن و هم در زندگی با کمبودی ها و مشکلات روبرو میشوند و آنها را شکست میدهند.
خانم ناهید می گوید که پس از آن که کارم را در قومندانی امنیه ی ولایت غزنی آغاز کردم مدیریت تعلیم یک گروه پانزده نفری پولیس های زن را به عهده داشتم.
وی صاحب سه فرزند است و شوهرش را سال ها قبل در ایران از دست داده است. به گفته ی ناهید شوهرش برای کارگری در ایران رفته بود و در نتیجه ی انفجار یک ماشین دربین چاه جان داد.
ناهید هم چنان افزود:« یعد از شوهرم من با سه طفل ام روزهای سخت را میگذراندیم پدر و مادرم سال ها قبل فوت کرده بود مادر شوهرم نیز وفات کرده بود و بعد از او ما هیچ رابطه ی با فامیل شوهرم نداشتیم.
من به تنهایی برای یافتن لقمه ی نان برای فرزندانم کارگری می کردم. چون من در یکی از ولسوالی های دور دست ولایت غزنی( مالستان) دوره لیسه را تمام کرده بودم سند فراغت داشتم و با آن توانستم خودم را ثبت صفوف نظامیان کنم دوست داشتم هم فرزندانم را حمایت کنم و هم برای مردم خصوصن زنان افغانستان خدمت کنم.»
اما طالبان آمد و همه چیز را نابود کرد به گفته ی ناهید حضور زنان در ارتش ملی ( ارتشی که سالها صرفا حوزه عملی و رنگ و بوی مردانه داشت ) روزنه ی بود برای مبارزه برای دستیابی به آزادی و برابری جنسیتی و داشتن جامعه دموکراتیک که در آن زنان و مردان دوشادوش هم برای دفاع از مرز و بوم یک خاک گام بردارند.
وی می گوید« طالبان پس از تسلط دوباره در کشور محدودیت های زیادی را علیه کار زنان وضع کردند ما وظایف خود را از دست دادیم و طالبان هر روز من و همکارانم را تحت فشار قرار می دادند که تجهیزات نظامی خود را به آنان تسلیم کنیم چون زن در جامعه ی طالبانی هیچ مقام و منزلت ندارد بنا ما هم نمی توانستیم که برای حق خود دادخواهی کنیم.
طالبان من و همکارانم را به جرم گرفتن مهمات دولتی مورد بازپرس قرار می دادند. خطر جانی و خطر مردن از گرسنگی مجبورم ساخت تا زیورات و وسایل خانه ام را بفروشم و راه مهاجرت را در پیش بیگیرم.»
ناهید همراه با سه فرزندش در سال ۲۰۲۲ وارد پاکستان می شود فعلا فرزندانش درس می خواند و خودش کار می کند از زندگی اش راضی است اما نگران آینده ی دختران افغانستان است.
ناهید می گوید با ورود طالبان در افغانستان برای اولین بار با کلمهی آپارتاید جنسیتی آشنا شدم تبعضی بین اقوام را شنیده بودم اما طالبان ما را با تبعیض جنسیتی آشنا کرد. این گروه زنان را از اجتماع حذف محدودیت های زیادی را علیه زندگی آنان وضع کردند و این قشر جامعه از اساسی ترین حقوق شان محروم هستند.
وی می گوید سخت نگران آینده ی دختران افغانستان است و می ترسد از اینکه فقر و بیکاری سبب شود تا مردم دست به قتل و خودکشی و دزدی بزند.
طالبان پس از نشستن بر اریکه ی قدرت، نزدیک به سه سال از حکومت خویش تحولات زیادی را در کشور آورده است. دختران را از تحصیل محروم، نظامیان را بازداشت ویا مجبور به مهاجرت و زنان را از اجتماع منع کردند.
شکیلا گلستانی