
فرخنده: در گوشهای از میدان عمومی در ولایت پروان، صدای شلاق بالا رفت، نه یک بار، نه دوبار؛ سی و نه بار. و در میان نگاههای سنگین جمع، زنی بود که هر ضربه را با بغضی در گلو، اما بدون صدا تحمل کرد. نه دفاعی داشت، نه وکیلی، نه حتی مجالی برای گفتن «نه». این عدالت به سبک طالبان بود؛ خاموش، خشن، و بیرحم.
دادگاه عالی طالبان روز سهشنبه تأیید کرد که این زن به اتهام آنچه «رابطه خارج از ازدواج» خواندهاند، در محضر عام شلاق زده شده است. هیچ تصویری منتشر نشد، اما کافیست تصور کنی: زنی تنها، محاصرهشده در نگاههای قضاوتگر، و حکمی که پیشتر نوشته شده، بدون حق اعتراض.
طالبان این صحنهها را «اجرای شریعت» مینامند، اما منتقدان میگویند اینها بیش از آنکه عدالت باشد، نوعی مجازات نمایشی است؛ قدرتنماییای که هدفش نه بازدارندگی، که تحقیر است.
ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای افغانستان، روز گذشته هشدار داد که این اقدامات نباید به عنوان بخشی از یک نظم نو پذیرفته شود. او تأکید کرد که تنها در یک هفته، ۶۳ مرد و چهار زن در ملاعام شلاق خوردهاند.
در این روایتها، اغلب آنچه گم میشود، خود انسان است. زنی که حالا پشت درهای خانه، با بدنی زخمی و روحی متلاشی، شاید تنها چیزی که برایش مانده، شرم نیست؛ سکوتیست تحمیلشده، تا دوباره دیده نشود، شنیده نشود، و فراموش شود.
نهادهای حقوق بشری و مدافعان زنان هشدار دادهاند که طالبان نهتنها حقوق فردی را نادیده میگیرند، بلکه با چنین نمایشهایی در حال ساختن جامعهای هستند که زن بودن، به خودی خود، جرم محسوب میشود. شلاق، درد جسم است؛ اما تحقیر در ملاعام، زخمیست که تا سالها التیام نمییابد.