به جای این‌که به تاریکی لعنت بفرستیم، سرِ پای خود ایستاد شویم

نیکبخت دختری که نان آور پنج‌نفر از اعضای فامیلش است دخترِ مصمم، قوی و آینده‌نگر بعد از به قدرت رسیدن طالبان، و بسته کردن دروازه دانش‌گاه‌ها خیلی وضعیت روحی خرابی داشته، همیشه با اعضای خانواده‌اش دعوا و جگر خونی های بیجا می‌کرد، که یک سال تمام در چهار دیواری خانه حبس بوده و نفس کشیدن برایش هر روز بیشتر و بیشتر دشوار می‌شد.

فکر می‌کنم در زندان هستم و آزاد شدن از آن آرزوی است دست نیافتنی

در یک سال گذشته آنقدر رنج ، زحمت، شب‌بیداری‌ها، سرما، گرما و دوری از فامیل را تحمل کردم تا با امتحان در کانکور و قبول شدن در رشته ی دلخواهم نتیجه ی خوبی بگیرم، اما امتحان نگرفتن از ما دختران مرا ناامید و افسرده کرده است.